türkxatun 



türk qadın xatun arvad qız ana bacı yoldaş arxadaş emekçi



SOZUMUZ LINKS

Turkxatunتورك خاتين qadincaقادينجا تركه ن- تركيم وئبلاقي بيزيم مرضييه

سٶزوموز سٶزوموز

سؤزوموز- وبلاگ عمومى تركهاى ايران
سؤزوموز- در پرشين بلاگ
ايلخان- تركهاى جنوب و مركز ايران
افشار- وئبلاگ تركهاى خراسان
آدليم توركلر- مشاهير تركهاى ايران
شاه ايسماعيل ختايى صفوى
دده قورقود وئبلاگى


HOME
ARCHIVES
EMAIL



Moda-Deb Xeberleri

Moda-Deb

باغلانتىلار-لينكلر-سايتلار

گونئی آزه ربایجان قادین درگیسی قادینجا-آزه ربایجان قادین درگیسی
Qadın
آذر قادين(حقوق زنان حقوق بشر است)
گونئی آزه ربایجان اؤيره نجي قادینچیلار
آزه ربایجاندا قادین سسی
توركييه قادينلاري
قادين-اردم وئبلاگى
دورنا- قادين صحيفه سى
تريبونت- قادين مسئله سى بؤلومو
قادين مساله سى-اوجاق
قادين لار- آمئريكانين سسى رادييوسو

جمعيتهاى زنان در آذربايجان- آذربايجاندا قادين درنكلرى


Çağdaş Azerbaycan Kadınları
Creative Women Association
Azərbaycan Qender İnformasiya Mərkəzi
Azərbaycan Qadınlarının Respublika Cəmiyyəti
Azərbaycan Qadınlarının Bakı Asosiyasiyası
Azəri-Türk Qadınlar Birliyi
Dilarə Əliyeva adına Azərbaycan Qadın Huquqlarını Müdafiə Mərkəzi
Azerbaycan Qadın ve İnkişaf Mərkəzi
"Sevil" Azərbaycan Qadınları Məclisi
"Neftçi" Qadınlar Cəmiyyəti
Azərbaycan Respublikası "Əlil Qadınlar" Cəmiyyəti
Azərbaycan Respublikası "Universitet Təhsilli Qadınlar" Cəmiyyəti
Yəhudi Qadınlarının Humanitar Asosiyasiyası
Azərbaycan Respublikası "Nəcib xanımlar" İncəsənət Birliyi
Azərbaycan Respublikası Yaradıcı Qadınlar Asosiyasiyası
Şəhid Uşaqları və Anaları Xeyriyyə Mərkəzi
Qender və İnsan Huququ Araşdırma Birliyi
"Qadın və Muasir Dünya" Sosiyal-Xeyriyyə Mərkəzi
"Göyçe Gölü" Qadınlar Cəmiyyəti
"Ãœmid" Analar Cəmiyyəti
Qadın Problemlərinin Tədqiqatı Birliyi
"Sənsiz" Xeyriyyə Cəmiyyəti
Azərbaycan Ziyalı Qadınlar Birliyi
Azərbaycan Qadın-Menecerler Asosiyasiyası
"Tomris" Analar Cəmiyyəti
"Məneəvi Tərəqqi" Qadın İctimayi Birliyi
Respublika "Şəhid Anaları" Xeyriyyə Mərkəzi
"Azәrbaycan Qadınları Zaqafqaziyada Sülh vә Demokratiya Uğrunda" Tәşkilatı
Başqa Təşkilatlar

Audio-Video

Xurşid Banu Natəvan- Şe'ləri
Qulaq Asın: Azərbaycan Mahnıları- MP3
سحر خانيم: ايتگين اولدوز
نيگار رفیع بیلىدن بير شئعر: یئردن قالخان طيياره لر
گوگوش واشينگتوندا
قادينلارين آذربايجان و دونيادا ساتيلاماسي
فيرانسادا ايسلامي حيجاب مساله سي
آذربايجاندا قادينلارين سئچگیلرده ايشتيراکی
آمريكادا قادينلارا تجاووز
ايراندا قيز و قادينلارين دورومو- وضعيت زنان و دختران در ايران
Listen To Aziza Mustafazade
فيدان و خورامان قاسيمووايلا-ابوظبى كونسئرتى

زهره وفايى: آثار-ياپيت لار

آذربايجانين ميللي حركتي و آمريكا
تاريخ بيزي گؤزله مه يه جك!
آفت هاى حركت ملى
عصرين هانسى بؤلومونده دايانميشيق؟
نارضايتي ها را جدي بگيريم!
اشتباه بزرگ خليفه معتصم
حيدر عم‌اوغلو
مزدك
چرا آذربايجان قهرمانان خود را از ياد نمي برد؟!
آثار باستاني آذربايجان به روايت تصوير -۱
اوشاق نمايشي: يارديم چيل دوستلار
زهره وفايي نين اثرلري
غوربتده‌ سؤنموش‌ اولدوزلار
زهره‌ وفائی‌: «مكتوب‌»
انجمن‌ كتاب‌ دوستان‌ آذربايجان‌

يازار-قوشوقچو-آراشديرماچى-اديب. نويسنده-شاعر-محقق

پريسا بابائی‌ فرد
مينا اسدلي
فريده اصغرنيا
ثريا بخشي
ليلا حيدري
عاشيق پرى خانيم
شمس كسمائى
ايرئنه مليكوف
زهره وفايى
پروين اعتصامى
خورشيدبانو ناتوان
مه ستى گنجوى
مدينه گلگون
حكيمه بلورى
شراره انصارى

Məqalələr-Azərbaycan Türkcəsində

قادينلاری آييريتماغی ياساقلاما کونوانسييونو
آذربايجان قادين‌ حركاتي: تئللي‌ زري‌ و سريه‌ خانيم‌
ايسوئچلى قادينلارين ايجتيماعى-سيياسى دوروملارى
حيجاب رونئسانسى
بيرليكده ياشاما و هله ده سئوگيلى قالابيلمه
آذربايجاندا قادين مطبوعاتى

يازيلار-آراشديرمالار. نوشته ها-بررسىها

زنان‌ تبريز در سنگرهاي‌ مشروطه‌خواهي
حق راى زنان آذربايجان: نخستين در ايران وعالم اسلامى
زن ترك هرگز در هم نخواهد شكست
مساله زن و تبعیض جنسی در ایران-صداى اروميه
ستم ملي و ستم جنسي در ايران-عليرضا اردبيلى
ملاحظاتى در باره مساله زن-اشرف دهقانى
٨ مارس روز جهانى زن-اشرف دهقاني
ويژه نامه روز جهانى زن-دونيا قادين گونو. آبتام
جايزه صلح نوبل در خدمت تداوم خشونت در ايران

Women of Azerbaijan- English Articles

Seljuk female clothing
Women in Turkish Safavid Era
Timurid and Safavid Women in the Visual Arts
Women's Rights in Azerbaijan
Status of Women in Azerbaijan
Azerbaijan: Women And Work
Rights for Women, Mirvarid Dilbazi
To Marry A Westerner?

كتابخانه زن- قادين كيتابليغى

داستان زندگى رفيق هريسى- مرضيه اسكويى
دختران كولى- مرضيه اسكويى
تجربه نخستين مرگ- مرضيه اسكويى
برخي از آثار اشرف دهقاني

سياست دونياسى- دؤولت قادينلارى. دنياى سياست- دولت زنان

توميريس
طاهره زرين تاج قره العين
طاهره زرين تاج قره العين
مرضيه اسكويى
اشرف دهقانى
فاطمه امينى
زينب پاشا
تئللى زرى- سرييه شاهسئون

ملكه لر٫ پرنسس لر

زهرا خانم تاج السلطنه قاجار
ملكه جهان قاجار
مهد عليا
شاهزاده اشرف فخرالدوله
عصمت الملوك دولتشاهى

رسيم-هئيكل-معمارليق. نقاشى-مجسمه سازى

فرح نوتاش
مهشيد رحيم تبريزى
سپيده فرزام
فرح اصولى-زنجان
Mustafa Zadeh Aziza

صحنه-سينما-تئاتر

گوگوش: رسيملر- عكسها
جميله شيخى
تهمينه ميلانى
مينا جعفرزاده
افسر اسدي
ثريا حكمت
نسرين مقانلو
فرحناز منافى ظاهر
زيبا نادري
شيرين بينا
First Azerbaijani Woman on Stage, Shovkat Mammadova

موسيقى-رقص-باله-آواز-اوپرا

آتشپاره-اقدس نجفى برين
فايقه آتشين گوگوش
پروانه خانم قشقايى
تاج السلطنه قاجار
عزيزه مصطفىزاده
خرامان قاسيمووا
فيدان قاسيمووا
Azerbaijan's First Ballerina, Gamar Almaszade
Opera Singer, Khuraman Gasimova
Aziza Mustafa Zadeh: Jazz, Mugam, Essentials of My Life
All Eyes On Aziza
The Oriental Princess of Jazz

دب- مد- گؤزه لليك

Modeling and Fashion in Azerbaijan
ريتا جبلى
نيگار طاليبووا

ورزش-ايدمان

Azerbaijani women and Circus Life

سايتهاى پروين اعتصامى

 
<$BloTuesday, April 25, 2006


داستان دختران سرعين

روزنامه سرمايه
عيسي عظيمي

عروسك‌هايشان را مي‌گيرند و عروس‌شان مي‌كنند. اين حكايت دختران شهر من است; اما قصه نه چنان ساده كه بتوان با بازي‌هاي كلام از تلخي‌اش كاست. قصه، قصهء درد است و داستان فروخوردن درد. تلخ و شيرين هم! بله; شيرين هم! چرا كه همهء حكايت در لفافه‌اي از تبريك و لبخند و شادباش مي‌گذرد و همين. كار تو را سخت مي‌كند كه بگويي اين بد است. چه كسي مي‌گويد شادي و لبخند و تبريك بد است و چه كسي باور مي‌كند؟! دختران شهر من اما باور مي‌كنند. همان‌ها كه زندگي‌شان بهار نديده به تابستان و پاييز رسيده است و زمستان كه ناگهان چه زود مي‌رسد. مي‌داني... نمي‌خواهم يك گزارش ژورناليستي به مرثيه تبديل شود و تو دلت بسوزد! اما حكايت دختران كم سن و سالي كه ازدواج مي‌كنند شرح سوختن است. زنده به گور شدن را فراموش كنيد. آن‌ها زنده‌اند و زندگي نمي‌كنند. اين‌جا «سرعين» است; صداي ما را از قرن بيست‌ويكم مي‌شنويد. اسامي ذكر شده در گزارش، مستعار است. اين گزارش بدون همكاري‌هاي «سارا سودمند»، «الميرا فرخي»، «جعفر غفاري» و «سحر شاهي» به انجام نمي‌رسيد. از همه‌شان ممنونم.

سرعين كجاست؟

«سرعين» شهر كوچكي است در دامنهء «سبلان» با تمام خصوصياتي كه دربارهء يك شهر چهار- پنج هزار نفري صادق است. همه همديگر را مي‌شناسند و بسياري نسبت خويشاوندي با هم دارند. موقعيت جغرافيايي شهر اما موقعيت خاصي است. آب و هواي عالي و وجود چشمه‌هاي متعدد آب گرم معدني مشخصهء بارز شهر است و به سبب همين ويژگي‌ها، سرعين هر ساله ميزبان تعداد زيادي مسافر است. توريستي بودن منطقه با توجه به وسعت كم آن باعث ايجاد رفاه اقتصادي نسبي براي اكثر ساكنان شده، ولي مناسبات اجتماعي و فرهنگي به حد و اندازه‌هاي توسعهء اقتصادي در اين شهر كوچك نرسيده است; چرا كه توجه چنداني نه از جانب مسؤولان و نه از سوي برخي از مردم مبذول ارتقاي سطح فرهنگي نشده است. ازدواج زودهنگام دختران ممكن است در بسياري از شهرهاي كوچك ديگر امري عادي تلقي شود، اما اين‌جا با توجه به وضعيت اقتصادي متوسط به بالاي قريب به اتفاق مردم، دلايل مادي ديگر بهانه‌هاي خوبي به نظر نمي‌رسند. ضمن اين كه به همين دليل ذكر شده، فاصلهء توسعهء اقتصادي و اجتماعي بيشتر به چشم مي‌آيد. ماجرا وقتي جالب مي‌شود كه بدانيم قبح عملدر بين طيفي از مردم از بين رفته است. اما بالاخره براي شكستن تابو، از جايي بايد شروع كرد.

‌اگر چه ميان صحبت‌ها حرف از ازدواج يا نامزد كردن دختران 10 و 11 ساله هم بسيار به ميان مي‌آيد، نمونه‌هاي واقعي از 12 ساله‌ها شروع مي‌شود: دانش‌آموزان مدرسهء راهنمايي...! 15 سالگي اما سن غالب است. بيشتر ازدواج‌ها در اين سن صورت مي‌گيرد. متوسط دوران نامزدي هم بين يك تا دو سال است; اگر چه والدين دختر براي موجه جلوه دادن كارشان حرف ديگري مي‌زنند: «شرط كرديم تا درس دخترمان تمام نشود، عروسي بي عروسي». اما ازدواج بالاخره سرمي‌گيرد، بي‌آن‌كه درس تمام شود: «من مي‌خواستم درس بخونم، دانشگاه برم، ولي حيف...!» «معصومه» زن 22 ساله‌اي است كه در 20 سالگي نامزد كرده و اين خود موضوع عجيبي است، اما وقتي حرف مي‌زند چنان با شور و شوق از درس خواندن و دانشگاه رفتن صحبت مي‌كند كه تعجب ات مي ريزد متوجه مي‌شوي كه چقدر براي رسيدن به اين 20 سالگي مقاومت كرده است: «وقتي بالاخره با اين كه نمي‌خواستم، مجبور شدم نامزد كنم، ديگه هيچ انگيزه‌اي واسه دانشگاه رفتن نداشتم.»

بر باد رفته

«ادامهء تحصيل» آرزوي مشترك اغلب كساني است كه در اين گزارش مورد سؤال قرار گرفته‌اند; آرزوي بر بادرفته‌اي كه يادآوري‌اش رنگ حسرت را به چهره‌شان مي‌پاشد; اما وقتي مي‌پرسي «چرا قبول كردي ازدواج بكني؟» طوري نگاهت مي‌كنند كه از سؤالت پشيمان شوي: «بايد تو اون شرايط قرار بگيري تا بفهمي مقاومت كردن چقدر سخته» «مريم» بانوي 25 ساله‌اي است كه 10 سال پيش ازدواج كرده... روزهاي ابتدايي نامزدي و آغاز زندگي مشترك جز اندوه و حسرت يادبود ديگري برايش ندارد: «بعضي وقتا شرايط زندگي اون قدر واسه آدم سخت مي‌شه كه...» معصوميت و بچگي; جز اين‌ها چه خصوصياتي را مي‌توان براي يك دختر 15 ساله برشمرد؟ طنز تلخي كه مريم براي بيان اوضاع آن روزها به كار مي‌برد شايد گوياي نكته‌هاي ناگفتهء بسياري باشد: «نمي‌دونم، شايد اون موقع چيزي به اسم عشق و دوست داشتن نبود; شايدم ما نمي‌دونستيم!» و اين گونه در هاله‌اي از وهم و فضايي آكنده از هيچ، دخترك ناگهان بزرگ مي‌شود بي‌آن كه كودكي و نوجواني و جواني كرده باشد. آن‌ها بي‌رحمانه به ميان كارزار زندگي پرتاب مي‌شوند پيش از آن‌كه حتي بفهمند حق دارند انتخاب كنند. آري; دردناك اين است: آنان نمي‌دانند حق دارند !

پسرها: ما بي‌تقصيريم !

«چرا با دختر بچه‌ها ازدواج مي‌كنيد؟» جواب‌ها كوتاه و گريزنده‌ است. نمي‌خواهند كسي در اين‌باره چيزي از آن‌ها بپرسد، چون پاسخ قانع‌كننده‌اي ندارند. اين در حالي است كه خود را چندان خطاكار و ملزم به پاسخ‌گويي نيز نمي‌بينند. برخي دوستان آن‌ها اين گونه ازدواج مي‌كنند. پسرها - كه اغلب بين 20 تا 25 سالگي ازدواج مي‌كنند تاب پرسشي جدي در اين‌باره را ندارند، اما در شوخي‌هاي بين دوستان عبارت‌هاي آشنايي رواج دارد: «فلاني! مهد كودك باز كردي...؟! مي‌خواي بچه بزرگ كني؟!»

تلاش‌هاي نافرجام

در يكي، دو سال اخير اقدامات هر چند كم تاثيري نيز براي بهبود اين وضعيت انجام شده است. يكي از اين برنامه‌ها مصوبه‌اي بود كه انجمن اوليا و مربيان مدرسهء راهنمايي دخترانهء «حجاب» در ابتداي سال تحصيلي گذشته تصويب كرد و طي آن قرار شد دانش‌آموزاني را كه به طور رسمي نامزد كنند در تنها مدرسهء راهنمايي دخترانهء شهر ثبت نام نكنند. صرف نظر از اين كه آيا چنين مصوبه‌اي قانوني است و ضمانت اجرايي دارد يا نه، دليل طرح آن موجه به نظر مي‌رسد. يكي از اعضاي انجمن در اين‌باره مي‌گويد: «اين تنها راه حلي بود كه به ذهن‌مان رسيد. مي‌خواستيم بچه‌ها ذهن‌شان مشغول درس باشد، نه اين كه بنشينند و از موضوعاتي حرف بزنند كه به طور طبيعي مال اين سنين نيست.» اما اجراي اين مصوبه همان‌طور كه پيش‌بيني مي‌شد به مشكل برخورد: «وقتي دختر يكي از اعضاي انجمن با وجود ازدواج در مدرسه ثبت نام و از نفوذ پدرش براي قانون شكني استفاده كرد، ديگر ما هم موضوع را جدي نگرفتيم!»

مرور زمان; تنها راه حل؟ !

اين معضل برطرف خواهد شد. به خودي خود هم برطرف خواهد شد! نسل مادران نوجوان امروز ديگر نخواهند گذاشت مشكلاتي كه براي خودشان پيش آمده، در مورد دختران‌شان نيز تكرار شود. شايد اين پرسش مطرح شود كه پس چرا مادران آن‌ها از اين موضوع درس نگرفتند؟ پاسخ به سطح تحصيلات و آگاهي‌هاي اجتماعي بر مي‌گردد. «لاله» يكي از همين مادران جوان است. او به دختر شش ساله‌اش اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «نمي گذارم اين زود شوهر كنه. حداقل بايد دانشگاه بره بعد. تازه اون موقع هم هر طور كه خودش خواست ازدواج مي‌كنه، نه به دستور من يا كس ديگه!» «النا»ي شش ساله با اشاره به من رو به مادرش به زبان «برره‌اي» مي‌گويد: «اين نوفهمه!» و همه مي‌خنديم. آيا شش سال ديگر النا هم...؟ نه، تصورش هم اعصاب آدم را خرد مي‌كند! او حقوقش را خواهد شناخت و آن گونه زندگي خواهد كرد كه دلش مي‌خواهد. من هم دلم مي‌خواهد گزارش با اين روياي شيرين تمام شود: نسل النا نسل خوشبختي خواهد بود; اما پايان داستان چندان هم فيلم‌فارسي‌وار نيست: لاله‌ها چه؟! چه كسي حاضر است پاي حرف‌هاي كساني بنشيند كه ناگهان نفهميدند چه بر سرشان آمد؟ براي لاله‌هايي كه امروز در آستانهء ازدواجند چه كسي تصميم مي‌گيرد؟ چه كسي بايد آن‌ها را آگاه كند؟ كسي راه حل موثري براي خاموش كردن اين آتش زير خاكستر بلد نيست؟ !

posted by <$BloFriday, April 21, 2006


تورک گؤزه لی قاشقای قیزی

سید جلیل حسینی.

جننت ائده ن او شیراز'ی
تورک گؤزه لی قاشقای قیزی
سووروشدو مندن تبریز'ی
تورک گؤزه لی قاشقای قیزی

آدی مارال، اوزو مارال
سوزگون باخیش، درین خیال
یاناقدا خال، دوداقدا بال
تورک گؤزه لی قاشقای قیزی

باخ یئریشه، عیشوه، نازا
حئیران قالدیم خوش آوازا
سؤز قوشوردو خان آیواز'ا
تورک گؤزه لی قاشقای قیزی

قیرخ اوچو ده اؤتسه یاشیم
مارگونا دؤندو گؤز یاشم
باخ قوشاچایلی قارداشیم
تورک گؤزه لی قاشقای قیزی

بو گؤزه له وئره ن هانی
سمرقند'ی، بوخارا'نی
«سئیید جلیل» وئره ر جانی
تورک گؤزه لی قاشقای قیزی

posted by