türkxatun 



türk qadın xatun arvad qız ana bacı yoldaş arxadaş emekçi



SOZUMUZ LINKS

Turkxatunتورك خاتين qadincaقادينجا تركه ن- تركيم وئبلاقي بيزيم مرضييه

سٶزوموز سٶزوموز

سؤزوموز- وبلاگ عمومى تركهاى ايران
سؤزوموز- در پرشين بلاگ
ايلخان- تركهاى جنوب و مركز ايران
افشار- وئبلاگ تركهاى خراسان
آدليم توركلر- مشاهير تركهاى ايران
شاه ايسماعيل ختايى صفوى
دده قورقود وئبلاگى


HOME
ARCHIVES
EMAIL



Moda-Deb Xeberleri

Moda-Deb

باغلانتىلار-لينكلر-سايتلار

گونئی آزه ربایجان قادین درگیسی قادینجا-آزه ربایجان قادین درگیسی
Qadın
آذر قادين(حقوق زنان حقوق بشر است)
گونئی آزه ربایجان اؤيره نجي قادینچیلار
آزه ربایجاندا قادین سسی
توركييه قادينلاري
قادين-اردم وئبلاگى
دورنا- قادين صحيفه سى
تريبونت- قادين مسئله سى بؤلومو
قادين مساله سى-اوجاق
قادين لار- آمئريكانين سسى رادييوسو

جمعيتهاى زنان در آذربايجان- آذربايجاندا قادين درنكلرى


Çağdaş Azerbaycan Kadınları
Creative Women Association
Azərbaycan Qender İnformasiya Mərkəzi
Azərbaycan Qadınlarının Respublika Cəmiyyəti
Azərbaycan Qadınlarının Bakı Asosiyasiyası
Azəri-Türk Qadınlar Birliyi
Dilarə Əliyeva adına Azərbaycan Qadın Huquqlarını Müdafiə Mərkəzi
Azerbaycan Qadın ve İnkişaf Mərkəzi
"Sevil" Azərbaycan Qadınları Məclisi
"Neftçi" Qadınlar Cəmiyyəti
Azərbaycan Respublikası "Əlil Qadınlar" Cəmiyyəti
Azərbaycan Respublikası "Universitet Təhsilli Qadınlar" Cəmiyyəti
Yəhudi Qadınlarının Humanitar Asosiyasiyası
Azərbaycan Respublikası "Nəcib xanımlar" İncəsənət Birliyi
Azərbaycan Respublikası Yaradıcı Qadınlar Asosiyasiyası
Şəhid Uşaqları və Anaları Xeyriyyə Mərkəzi
Qender və İnsan Huququ Araşdırma Birliyi
"Qadın və Muasir Dünya" Sosiyal-Xeyriyyə Mərkəzi
"Göyçe Gölü" Qadınlar Cəmiyyəti
"Ãœmid" Analar Cəmiyyəti
Qadın Problemlərinin Tədqiqatı Birliyi
"Sənsiz" Xeyriyyə Cəmiyyəti
Azərbaycan Ziyalı Qadınlar Birliyi
Azərbaycan Qadın-Menecerler Asosiyasiyası
"Tomris" Analar Cəmiyyəti
"Məneəvi Tərəqqi" Qadın İctimayi Birliyi
Respublika "Şəhid Anaları" Xeyriyyə Mərkəzi
"Azәrbaycan Qadınları Zaqafqaziyada Sülh vә Demokratiya Uğrunda" Tәşkilatı
Başqa Təşkilatlar

Audio-Video

Xurşid Banu Natəvan- Şe'ləri
Qulaq Asın: Azərbaycan Mahnıları- MP3
سحر خانيم: ايتگين اولدوز
نيگار رفیع بیلىدن بير شئعر: یئردن قالخان طيياره لر
گوگوش واشينگتوندا
قادينلارين آذربايجان و دونيادا ساتيلاماسي
فيرانسادا ايسلامي حيجاب مساله سي
آذربايجاندا قادينلارين سئچگیلرده ايشتيراکی
آمريكادا قادينلارا تجاووز
ايراندا قيز و قادينلارين دورومو- وضعيت زنان و دختران در ايران
Listen To Aziza Mustafazade
فيدان و خورامان قاسيمووايلا-ابوظبى كونسئرتى

زهره وفايى: آثار-ياپيت لار

آذربايجانين ميللي حركتي و آمريكا
تاريخ بيزي گؤزله مه يه جك!
آفت هاى حركت ملى
عصرين هانسى بؤلومونده دايانميشيق؟
نارضايتي ها را جدي بگيريم!
اشتباه بزرگ خليفه معتصم
حيدر عم‌اوغلو
مزدك
چرا آذربايجان قهرمانان خود را از ياد نمي برد؟!
آثار باستاني آذربايجان به روايت تصوير -۱
اوشاق نمايشي: يارديم چيل دوستلار
زهره وفايي نين اثرلري
غوربتده‌ سؤنموش‌ اولدوزلار
زهره‌ وفائی‌: «مكتوب‌»
انجمن‌ كتاب‌ دوستان‌ آذربايجان‌

يازار-قوشوقچو-آراشديرماچى-اديب. نويسنده-شاعر-محقق

پريسا بابائی‌ فرد
مينا اسدلي
فريده اصغرنيا
ثريا بخشي
ليلا حيدري
عاشيق پرى خانيم
شمس كسمائى
ايرئنه مليكوف
زهره وفايى
پروين اعتصامى
خورشيدبانو ناتوان
مه ستى گنجوى
مدينه گلگون
حكيمه بلورى
شراره انصارى

Məqalələr-Azərbaycan Türkcəsində

قادينلاری آييريتماغی ياساقلاما کونوانسييونو
آذربايجان قادين‌ حركاتي: تئللي‌ زري‌ و سريه‌ خانيم‌
ايسوئچلى قادينلارين ايجتيماعى-سيياسى دوروملارى
حيجاب رونئسانسى
بيرليكده ياشاما و هله ده سئوگيلى قالابيلمه
آذربايجاندا قادين مطبوعاتى

يازيلار-آراشديرمالار. نوشته ها-بررسىها

زنان‌ تبريز در سنگرهاي‌ مشروطه‌خواهي
حق راى زنان آذربايجان: نخستين در ايران وعالم اسلامى
زن ترك هرگز در هم نخواهد شكست
مساله زن و تبعیض جنسی در ایران-صداى اروميه
ستم ملي و ستم جنسي در ايران-عليرضا اردبيلى
ملاحظاتى در باره مساله زن-اشرف دهقانى
٨ مارس روز جهانى زن-اشرف دهقاني
ويژه نامه روز جهانى زن-دونيا قادين گونو. آبتام
جايزه صلح نوبل در خدمت تداوم خشونت در ايران

Women of Azerbaijan- English Articles

Seljuk female clothing
Women in Turkish Safavid Era
Timurid and Safavid Women in the Visual Arts
Women's Rights in Azerbaijan
Status of Women in Azerbaijan
Azerbaijan: Women And Work
Rights for Women, Mirvarid Dilbazi
To Marry A Westerner?

كتابخانه زن- قادين كيتابليغى

داستان زندگى رفيق هريسى- مرضيه اسكويى
دختران كولى- مرضيه اسكويى
تجربه نخستين مرگ- مرضيه اسكويى
برخي از آثار اشرف دهقاني

سياست دونياسى- دؤولت قادينلارى. دنياى سياست- دولت زنان

توميريس
طاهره زرين تاج قره العين
طاهره زرين تاج قره العين
مرضيه اسكويى
اشرف دهقانى
فاطمه امينى
زينب پاشا
تئللى زرى- سرييه شاهسئون

ملكه لر٫ پرنسس لر

زهرا خانم تاج السلطنه قاجار
ملكه جهان قاجار
مهد عليا
شاهزاده اشرف فخرالدوله
عصمت الملوك دولتشاهى

رسيم-هئيكل-معمارليق. نقاشى-مجسمه سازى

فرح نوتاش
مهشيد رحيم تبريزى
سپيده فرزام
فرح اصولى-زنجان
Mustafa Zadeh Aziza

صحنه-سينما-تئاتر

گوگوش: رسيملر- عكسها
جميله شيخى
تهمينه ميلانى
مينا جعفرزاده
افسر اسدي
ثريا حكمت
نسرين مقانلو
فرحناز منافى ظاهر
زيبا نادري
شيرين بينا
First Azerbaijani Woman on Stage, Shovkat Mammadova

موسيقى-رقص-باله-آواز-اوپرا

آتشپاره-اقدس نجفى برين
فايقه آتشين گوگوش
پروانه خانم قشقايى
تاج السلطنه قاجار
عزيزه مصطفىزاده
خرامان قاسيمووا
فيدان قاسيمووا
Azerbaijan's First Ballerina, Gamar Almaszade
Opera Singer, Khuraman Gasimova
Aziza Mustafa Zadeh: Jazz, Mugam, Essentials of My Life
All Eyes On Aziza
The Oriental Princess of Jazz

دب- مد- گؤزه لليك

Modeling and Fashion in Azerbaijan
ريتا جبلى
نيگار طاليبووا

ورزش-ايدمان

Azerbaijani women and Circus Life

سايتهاى پروين اعتصامى

 
<$BloMonday, August 28, 2006


تضیع حق یک زن ستم دیده یا تحقیر یک ملت در "کافه ترانزیت"!!

آیتان تبریزلی (آذراوغلو)

www.aytan-tabrizli.blogfa.com
Aytan_tabrizli.blogfa.com

سه شنبه (30/5/1385) روز بعثت حضرت محمد (ص) بود. در این روز یاد و خاطره بعثت پیامبر اکرم گرامی داشته می شود. پیامبری که یکی از اهداف وی ایجاد وحدت و دوستی میان ملتها بود. ولی در طول تاریخ مغرضانی بوده اند که همواره سعی در از بین بردن این وحدت و تحقیر ملتهای مختلف داشته و دارند.

در چنین روزی صدا و سیمای ترک ستیز ایران بازهم مثل روال گذشته به یمن این روز! فیلمی پخش کرد که کاملا اهداف مغرضانه آن را نشان می داد. فیلمی که از اول تا آخر آن می شد افکار کپک زده شوونیستی را مشاهده کرد.

فیلم "کافه ترانزیت" ماجرای زنی به نام "ریحان" را نشان می داد که بعد از مرگ شوهرش اداره کافه ترانزیتی را در یکی از شهرهای مرزی ترک نشین (احتمالا ماکو) بر عهده گرفته بود. این کافه محل تردد رانندگان دیگر کشورها از جمله ترکیه، یونان، مجارستان و... بود. در این میان راننده ای یونانی به ریحان علاقمند می شود ولی در این بین برادر شوهر و فامیلهای شوهر این زن – که ترک هستند – مخالف کار کردن وی در کافه هستند و بعد از پی بردن علاقه مرد یونانی به ریحان، یکی از آنها با ورود به کافه بصورت وحشیانه! بسوی مرد یونانی حمله ور شده و او را مورد ضرب و شتم قرار می دهد.

دست اندرکاران فیلم به خیال خود خواسته بودند با نشان دادن مثلا یک معضل اجتماعی به نام تضییع حقوق زنان در این مناطق به اهداف شوونیستی خود سرپوش بگذارند غافل از اینکه ملت بزرگ آذربایجان متوجه اهداف پلید آنها در تحقیر خود بودند. اگر قرار بود فیلم بصورت منطقه ای تهیه شود چرا نقش مثبت آن – که ریحان بود – ترک نبود؟ و به عنوان یک زن مظلوم فارس قلمداد شده بود که در میان انسانهایی بی منطق که همگی ترک بودند مورد ظلم واقع شده بود! و این را می شد در زمانی که مرد یونانی در قسمتی از گفته هایش به دوستش می گوید: "من سعی کردم برای اظهار علاقه ام به ریحان، فارسی! یاد بگیرم" فهمید.

بله، تمامی اشخاص دیگر که ترکی حرف می زدند از لحاظ رفتاری غیر منطقی، وحشی، بی سواد نشان داده شده بودند!

نکته قابل توجه اینجاست که دست اندرکاران صدا و سیما و سینمای آنتی ترک ایران همواره با اموزشهایی که از اربابان پان فارس و شوونیست خود می گیرند خواستار تحقیر ملت بزرگ ترک می باشند. در این فیلم نیز خواسته اند با ابزار قرار دادن یک موضوع به تحقیر هر چه بیشتر ترکها بپردازند ولی از وجود ردپاهای کذایی خود در ارائه این فیلم غافل مانده اند. آنها حتی نتوانسته اند اهداف خود را با اصول فیلمنامه نویسی هماهنگ کنند. معمولا در فیلمنامه نویسی اصلی است که می گوید: داستانی که ساخته می شود باید از قوانین ایجاد شده در ان موضوع تبعیت کند.

ولی در جای جای این فیلم این هماهنگی دیده نمی شد بلکه تا بود تناقض بود. حمله وحشیانه یکی از فامیلهای شوهر ریحان به مرد یونانی، غیر منطقی بودن حرفهای جاری ریحان که زنی ترک بود، نشان دادن نقش مظلوم فیلم (ریحان) بعنوان زنی فارس، تلاش مرد یونانی برای یاد گرفتن زبان فارسی! - برای اظهار علاقمندی به ریحان- و... نشانه هایی از این ناهماهنگی و تناقض بود.

در نتیجه چارچوب فیلم نشان دهده تحقیر یک ملت بود تا دفاع از حقوق یک زن مظلوم و ستم دیده!

با چند سطری که توضیح داده شد می توان به اهداف واقعی سازندگان اصلی فیلم و نوکران جیره بگیر آنها در ساخت این فیلم پی برد.

امثال داود میر باقری ها، کامبوزیا پرتوی ها، نوذری ها، حسن فتحی ها و... عروسکهای خیمه شب بازی ای هستند که با فرمان گرفتن از اربابان خود همواره می خواهند قداست و عصمت هنر هفتم را با افکار فاشیستی خود آلوده کنند. ترک ستیزی از اهداف اصلی این نژاد پرستان می باشد.

اما برای تنویر افکار عمومی لازم است مطالبی چند در مورد این فیلم متذکر شد.

نگارنده منکر این نیست که معضلاتی همچون تضییع حقوق زنان در هیچ جای آذربایجان دیده نمی شود. بلکه معتقد است در صورت مشاهده با این پدیده باید در ریشه کردن آن تلاشهای جدی صورت گیرد. ولی مطمئنا با مقایسه آمارها و اخبارها می بینیم که این معضل در مناطق فارس زبان به مراتب بیشتر از جاهای دیگر می باشد. اگر به صفحه حوادث روزنامه ها نگاه کنیم به گوشه ای از این موضوع پی می بریم. مثلا هفته پبش در کرمان مردی به صرف مشاهده همسر خود با یک مرد دیگر در خیابان بدون دلیل و بر اساس سوء ظن به همسرش مرد مذکور را به رگبار بسته و به قتل رسانده بود. در حالی که در مناطق ترک نشین اتفاقات اینچنینی بسیار بندرت اتفاق می افتد ولی این حوادث در مناطق فارس زبان به یک اتفاق معمولی تبدیل شده است.

هر روز در آمارها و اخبار در مورد خیانت مردان و زنان فارس زبان نسبت به همدیگر مطالب فراوانی می خوانیم. از دیدگاه جرم شناسی و روانشناسی یکی از دلایل این پدیده ها ناشی از بی احترامی زوجین نسبت به حقوق و ارزشهای یکدیگر می باشد. اگر بی بند و باری را آزادی تلقی کنیم و تعامل و احترام را خشونت، آنوقت می توان با توجه به این اصول و آمار ها و اخبارها بگوییم که آیا در مناطق ترک زبان بیشترین ظلمها به زنان می شود و یا در جاهای دیگر ایران. و آیا در این مناطق احترام و تعامل میان مردان و زنان بیشتر است یا در جاهای دیگر ایران؟

و اگر بحث این باشد که در آذربایجان تمدن و فرهنگ به آن حدی نرسیده است که با مسائل مختلف بصورت منطقی برخورد شود لازم به توضیح است که اولین مدارس، روزنامه ها و آثار پیشرفت اجتماعی و مدرنیته - در ایران- برای اولین بار در آذربایجان حضور پیدا کرده اند. و افکار روشنفکری از این خطه به دیگر مناطق ایران صادر شده است.

آیا می شود ملتی را که چندین هزار سال به متمدن بودن مشهور بوده است با 70 سال تبلیغ مغرضانه به زیر سوال برد؟

در موضوع حقوق زنان نیز، ترکها همواره به حقوق زنان به دیده احترام و انسانی نگریسته و می نگرند. با نگاهی گذرا به تاریخ می توان آن را مشاهده کرد.

وجود دوره ای به نام "آنا خاقانلیغی" (مادرسالاری) در تاریخ در مناطق ترک نشین بوده است. در این دوره ترکها به زنان به دیده الهه ای مقدس می نگریستند و احترام به حقوق آنها را جزء وظایف خود بر می شمردند.

یا در نوشته های قدیمی از جمله در نوشته های مربوط به "دده قورقود" دیده احترام آمیز و تعامل مثبت میان زنان و مردان ترک را مشاهده می کنیم.

در دوره های مختلف مثل سلسله های منحوس ساسانی و هخامنشی که زنان قوم پارس به عنوان کالایی – توسط مردان خود - فروخته می شدند زنان ترک آذربایجانی پا به پای مردان خود در صحنه های مختلف زندگی و حتی در صحنه های نبرد حضور داشتند و این نشان دهنده احترام و تعامل متقابل آنها به یکدیگر بود.

بطور مثال شخصی که سر کوروش جنایتکار و فاسد (پادشاه پارس) را از تن جدا کرد زنی بود به نام "تومروس آنا" (ملکه ترکهای قفقاز).

کوروش که با دسیسه های خود خواستار تصرف اراضی ترکها بود توسط حیله های خود پسر تومروس آنا را اسیر و سپس بصورت ناجوانمردانه ای سر وی را از تنش جدا کرد. به خاطر همین، تومروس آنا به مقابله با کوروش برخواست و لشکر وی را شکست داد و سر وی را از تن جدا کرد و آن را در تشت پر از خون انداخت و خطاب به سر کوروش گفت: "از این خون هر چقدر می خواهی بنوش تا از خونخواری سیراب شوی" و بدین ترتیب ممالک مختلف را از دست یاغی گریهای این جنایتکار نجات داد. در تاریخ هزاران مورد از این شیرزنان ترک را می بینیم.

در زمان مشروطیت هنگامی که زنان مناطق فارس زبان در کنج خانه ها و حرمسراها محبوس شده بودند و هیچ اطلاعی از حقوق خود نداشتند در آذربایجان زنان آذربایجانی با اطلاع از حقوق خود دوش به دوش مردان مشغول نبرد با استبداد بودند. امثال زینب پاشاها در تبریز و جاهای دیگر آذربایجان به انبارهای دولتی و محتکرین حمله می بردند تا آذوقه حبس شده مردم را آزاد کنند یا در جبهه های نبرد زنانی به درجه شهادت نائل می آمدند که یک مورد از آنها را در آثار مختلف مورخین تاریخ مشروطیت مشاهده می کنیم. می گویند در یکی از نبردها که مجاهدین به مداوای مجروحین مشغول بودند یکی از امدادگرها می خواهد که لباس خون الود یکی از مجروحین را –همانند دیگر مجروحین – از تن در بیاورد در این حال مجروح مانع اینکار می شود. ستارخان که در ان حوالی بود متوجه این موضوع می شود و علت را می پرسد مجاهد مجروح به سردار می گوید: "سردار مگذارید که لباس خون آلود مرا از تن جدا کنند، چون من یک زن هستم و برای نبرد با دشمن لباس مردان را پوشیده ام و با این کار می خواستم به دشمن نشان دهم که زنان آذربایجانی همچون مردان خود در مقابل ظلم و استبداد مبارزه خواهند کرد. در این حال چشم سردار پر از اشک شوق می شود و مرحبا می گوید به شیرزنان آذربایجان.

در زمینه ادبیات نیز زنان ترک شاهکارها بوجود آورده اند و حتی خاتون شعر فارسی (پروین اعتصامی) نیز از میان همین زنان ترک بوده است. پروین اعتصامی خودش ترک و در خانواده ای ترک زبان پرورش یافته بود.

در حال حاضر نیز با نگاه به آمار تحصیلکردگان زن در مناطق مختلف ایران می بینیم که مناطق ترک نشین بیشترین آمارها را به خود اختصاص داده اند.

همه اینها گوشه ای از احترام متقابل زنان و مردان آذربایجانی به حقوق و ارزشهای یکدیگر را می رساند. که عرصه فعالیتهای سازنده را نسبت به همدیگر تنگ نکرده اند. حالا می توان به منطقی یا غیر منطقی بودن رفتارهای زنان و مردان آذربایجانی نسبت به یکدیگر پی برد!!

با این اوصاف به این نتیجه می رسیم که اگر احترام متقابل زنان و مردان ترک نسبت به همدیگر وجود نداشت و همچنین اگر قائل به پایمال شدن حقوق زنان ترک توسط مردان ترک بودیم باید خط بطلان بکشیم بر تاریخ احترامات و تعاملات آنها در گذشته و حال.

تضییع حقوق بحثی است وسیع که شامل حقوق زنان هم می شود. این نوع تضییع حقوق در هر جامعه ای بنا به شدت و ضعفهای مختلف قابل مشاهده هست و ریشه کردن آن بر عهده هر انسانی الزامی می باشد. ولی نکته ای که حائز اهمیت است این است که آیا می توان برای اجرای مقاصد شوم از این موضوع بعنوان ابزار استفاده کرد؟

کسانی که هنوز الفبای دموکراسی را نمی خواهند یاد بگیرند و افکار پان فارسیستی و فاشیستی در آنها غلبه دارد و تضییع حقوق و تحقیر ملتهای غیر فارس را همواره در کارهای خود در پیش گرفته اند چطور خواهند توانست از تضییع حقوق زنان که جزیی از تضییعات حقوقی انسانها می باشد سخنی به میان آورند؟

اینها هر زمان برای پیاده کردن افکار فاشیستی خود دست به ابزارهای مختلف زده اند مثلا در بحث تضییع حقوق ملت آذربایجان، جنبش های مختلف ملت آذربایجان را – در اعاده حقوق خود – به وسیله استفاده از ابزارهای مختلف همچون وحدت ملی و... سرکوب کرده اند. و با انگهای مختلف مانع اعاده این حقوق شده اند.

در کافه ترانزیت نیز برای سرپوش گذاشتن به هدف خود که همان تحقیر ملت آذربایجان بود از ابزار تضییع حقوق یک زن – که حتی ترک هم نبود و یک زن فارس بود - استفاده کرده اند. ولی غافل از این شده اند که شیرزنان آذربایجانی، در صفوف اولیه کسانی هستند که انزجار خود را از این برنامه ها نشان می دهند و این فاشیستها باید بدانند که زنان آذربایجانی در کنار مردان خود برای اعاده حقوق ملی خویش تلاش خواهند کرد و نخواهند گذاشت که از حقوق همنوعان خود (حقوق زنان) به عنوان ابزاری برای تحقیر ملتشان استفاده شود.

بحث تضییع حقوق زنان بحثی است فراگیر که در دیگر مناطق ایران بیشترین آمارها را به خود اختصاص داده است ولی بحث تضییع حقوق ملت آذربایجان بحثی است که بصورت یک سویه و تهاجمی از طرف فاشیستهای پان فارس علیه آذربایجان اعمال می شود. پس اگر فیلمی با این چارچوب و بصورت نشان دادن یک مشکل منطقه ای ساخته می شد بهتر بود فیلمی در باب تضییع حقوق ملی آذربایجان ساخته شود، تا استفاده ابزاری از تضییع حق یک زن!

عمده ترین تضییعات حقوقی زنان ناشی از به روز نبودن قوانین ایران می باشد که بهتر است به جای استفاده ابزاری از حقوق زنان برای تحقیر یک ملت، به چاره اندیشی در اصلاح قوانین همت گمارده شود تا درصد بالایی از این تضییعات کاهش یابند.

اگر دست اندرکاران صدا و سیما و سینمای ایران دایه مهربانتر از مادر شده اند چرا تا به حال در اعتراض به افکار فاشیستی اربابان خود در تضییع حقوق ملی ملت آذربایجان و تحقیر همه جانبه این ملت توسط آنها، فیلمی نساخته اند. چرا باید برای نشان دادن وحشیگریها، اشخاص منفور ، معضلات جامعه و بطور کلی نقشهای منفی، از ترکها استفاده شود؟ براستی که باید گفت: "کافر همه را به کیش خود می پندارد"!

این در حالی است که برای فیلم سازی، موضوعات مثبت زیادی وجود دارند که در طول تاریخ و در حال حاضر در آذربایجان مشاهده می شوند و می توان با استفاده از این موضوعات فرهنگ و تمدن عالی آذربایجان را به عنوان الگو به دیگر ملل نشان داد. درصد احترام به حقوق زنان در آذربایجان به حدی است که میتواند نمونه ای باشد برای از میان بردن نگاههای تحقیرآمیز در نقاط دیگر. حتی اگر این نگاهها در کوره ده های آذربایجان نیز باشد دلیلی نمی شود که آن را ابزاری قرار دهیم بر تحقیر یک ملت.

چرا تا بحال نسبت به تضییعات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... که هر روز بر شدت آن در این مناطق افزوده می شود حتی یک خبر کوتاه در رسانه های مختلف ایران منتشر نشده است. الان در مناطق مختلف آذربایجان علی الخصوص در مناطق مرزی ترک نشین بیکاری طغیان می کند. جوانان شهرهای مختلف آذربایجان زنها ، بچه ها و خانوده های خود را به خاطر بدست آوردن یک لقمه نان حلال ترک می کنند تا در کارخانه ها و مراکزی که توسط پولهای آنها در مناطق فارس زبان ایجاد شده اند مشغول شده و نان آور خانواده هایشان باشند.

شهرهای آذربایجان غربی جولانگاهی شده است برای تروریستهای کرد (مثل پژاک و پ.ک.ک). چرا بی توجهی مسئولین دولتی به این مسئله و جنایتهای تروریستهای کرد بصورت فیلم ساخته نمی شود تا نشانی کوچک باشد از بی توجهی و تضییع بخشی از حقوق ملت آذربایجان؟

مطمئنا تمامی آزاد اندیشان علی الخصوص شیرزنان آذربایجان قصد اصلی نویسنده را از نوشتن این مقاله درک کرده اند. و به قول معروف "برای عارف اشارتی کافی است".

لذا باز هم تاکید می کنم که اینجانب همواره در دفاع از حقوق ملتم (ملت آذربایجان) منکر حقوق دیگر -مانند حقوق زنان - نبوده ام. و همانطور که به سعادت ملتم می اندیشم به سعادت تمامی آزاد اندیشان مثل فعالین حقوق زنان نیز اندیشیده و حمایت خود را (بصورت فکری و عملی) از آنها اعلام کرده و می کنم. و در نهایت باید این نکته را خاطر نشان سازم که نباید اجازه دهیم عده ای با پوشش قرار دادن موضوعاتی مانند حقوق زنان از آن به عنوان ابزاری برای تحقیر دیگران استفاده کنند.

فاشیستها هیچوقت نخواسته اند به اصول دموکراسی پایبند باشند لذا برای رسیدن به اهداف شوم خود از لعابهای مختلف دموکراتیک به عنوان ابزار استفاده می کنند. پس فریب و حیله انها را نخوریم.

1/6/1385

posted by <$BloTuesday, August 01, 2006


آيناز غيائي: افتخار مي كنم بعنوان يك آذربايجاني در تيم ملي ايران بازي مي كنم

مصاحبه با خانم آيناز غيائي مقدم عضو تيم ملي فوتبال بانوان ايران

1_ لطفاً خودتان را معرفي نمائيد؟
آيناز غيائي مقدم هستم. دانش آموز سال سوم دبيرستان، متولد جعفرآباد بيله سوار و بزرگ شده اردبيل.

2_ از چه زماني به ورزش روي آورديد؟
از همان دوران ابتدائي ورزش فوتبال را با بازي در كوچه هاي خاكي و آسفالته شهرك آزادگان اردبيل و هم چنين در حياط مدرسه شهيد چهره برقي اردبيل شروع كردم و الان هم حدود 7 سال است كه به طور حرفه اي ورزش مي كنم.

3 _ تا به حال در چه مسابقاتي شركت كرده ايد و چه مقامهايي را كسب كرده ايد؟
در سال 79 با تيم فوتبال داخل سالن مدرسه شهيد چهره برقي در استان مقام اول_ در سال 80 با باشگاه هفده شهريور در مسابقات قهرماني كشور مقام پنجمي كه در اين مسابقات من نيز بعنوان تكنيكي ترين و خردسالترين بازيكن فوتسال انتخاب شدم. در سال 84 با عضويت در تيم ملي اميد(فوتبال چمني) به اردوي تيم فراخوانده شدم. و در چند مسابقه باتيم هاي خارجي به ميدان رفته ام و در آخرين بازي هم كه با تيم ملي آلمان داشتيم يك گل نيز به آنها زدم. و در سال 85 نيز به اردوي تيم ملي بزرگسالان كشور(فوتبال چمني ) دعوت شدم كه در حال حاضر به عنوان جوانترين بازيكن تيم ملي بزرگسالان هستم.

4_ مشوق اصلي تان در اين موفقيتها چه كساني بوده اند؟
خانواده ام، مخصوصاً پدر و مادرم و دايي ام مهدي اجاقي كه خود نيز فوتباليست بوده در همه شرايط پشتيبان من بوده اند و من نيز همه موفقيتهايم را مرهون زحمات اين عزيزان مي دانم.

5_ آيا ورزش مانع فعاليت درسي شما بوده است؟
به هيچ وجه،چرا كه ورزش دسته جمعي همانند يك كلاس درس است كه همه براي موفقيت تلاش مي كنند و هر دوي آنها نيازبه گذاشتن وقت زياد دارد و با برنامه ريزي هاي كه داشته ايم تا به حال در هر دو زمينه موفق بوده ايم.

6_ تمرينات تيم ملي فوتبال (چمني) در كجا و چگونه دنبال مي شود؟
در تهران و در زمين شماره 2 ورزشگاه آزادي كه ويژه بانوان است توسط يك مربي بدنساز مربي تمرين، سر مربي تيم و پزشك تيم كه هر روز در دو نوبت انجام مي شود تا تيم خود را براي مسابقات جهاني فوتبال چمني زنان آماده كند.

7_ مربيان شما از شروع فعاليت چه كساني بوده اند؟
اولين مربي خانم عيني كه زخمات زيادي را كشيده اند،دوم خانم موسوي، و اكنون در تيم ملي نيز خانم وقاري كه مدت 25 سال است در اين رشته فعاليت مي كنند.

8_ امكانات ورزش فوتبال بانوان در اردبيل چگونه است؟
به نظر من در ورزش فوتبال بانوان هيچ امكاناتي وجود ندارد. مثلاً سرمربي خوب، بدنساز خوب، اردوهاي هماهنگ. ولي اين جمله را اضافه كنم باتوجه به اينكه فوتبال چمني بانوان در اردبيل تازه در حال شكل گرفتن است يقين دارم كه مسئولين امر از اين ورزش حمايت و سرمايه گذاريهاي لازم را انجام خواهند داد و امكانات ورزش را به طور مساوي بين رشته هاي مستعد استان تقسيم خواهند كرد.

9_ در حال حاضر خود را براي چه مسابقاتي آماده مي كنيد؟
براي مسابقات فوتسال ليگ قهرماني كشور با تيم منتخب استان اردبيل (هيئت فوتبال اردبيل) و براي مسابقات جام جهاني فوتبال چمني بانوان در كشور قطر.

10 _هر حرف بجا مانده داريد بيان نمائيد.
به نظر من اگر سرمايه گذاريهاي لازم از طرف مسئولين امر در استان و خانواده ها بر روي ورزش فوتبال بانوان انجام بگيرد، اردبيل مي تواند يكي از مهمترين قطبهاي فوتبال كشور در سطح بين المللي باشد. چرا كه استعداد در منطقه ما بسيار بالاست فقط يك ذره حركت و اعتماد به نفس مي خواهد، و در آخر در يك جمله مي خواهم بگويم افتخار مي كنم بعنوان يك آذربايجاني در تيم ملي ايران بازي مي كنم.

تهيه و تنظيم: بهزاد عباسي

عكس: عارف اجاقي

posted by