بعضا در جمع های دوستانه، محافل خصوصی زنانه و شب نشینی های دخترانه درخوابگاههای دانشجویی از نزدیک دغدغه خاطر دختران آذربایجان نسبت به تامین حقوق برابر در آذربایجان دمکراتیک آینده را احساس می کنم. این دغدغه دلایل متعددی می تواند داشته باشد، که شاید یکی از آنها حاکم بودن نسبی روابط مردسالارانه در جامعه سنتی و کمتر توسعه یافته آذربایجان جنوبی است. اگرچه فعالان ملی و روشنفکران آذربایجان پایبندی خود به حقوق زنان را بارها در عمل و نوشته های خود اثبات نموده اند، اما واقعیت اینست که همه دوستان و خانواده ها به آن حد از ظرفیت برای ارزش گذاشتن به جنبش برابری خواهی زنان آذربایجان نرسیده اند. علیرغم همه این حرف و حدیثها بنظر من حرکت ملی مدنی آذربایجان از پتانسیل قوی و بالقو ه ای برای برپائی کامل حقوق برابر برای زنان آذربایجان دارد.
پیشینه تاریخی مبارزات ملی آذربایجان در صد سال اخیر و حتی در دوران تاریخ باستان حکایت از همگام بودن جنبش زنان با تمامی جریانات روشنفکرانه دارد. من در اینجا قصد ندارم با بررسی تاریخی در دوران تاریخ باستان به اثبات این مدعا بپردازم، اما حداقل از مبارزات مشروطه خواهی به این سو نام زینب پاشا را بارها شنیده ام. اگر کمی به این سو تر بیایم به مقطع تاریخی مهمی برخورد می کنیم و آن حکومت یکساله ملی آذربایجان برهبری شهید پیشه وری است. حکومت یکساله ای که صد در صد پیشگام در اعطای حقوق برابر به زنان بوده است. در این حکومت بود که برای اولین بار به زنان حق رای داده شد تا همگام با مردان بر سر صندوقهای یکسان رای رفته و سرنوشت سیاسی خویش را رقم زنند. در این حکومت انجمن های و کلوپهای زنانه تشکیل شد. زنان همگام با مردان و بدون داشتن هر گونه اجبار در انتخاب حجاب در تمامی فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شرکت نمودند. در این حکومت زنان پا به پای مردان از حقوق برابر کار برخوردار شدند. زنان توانستند به مرخصی های قبل و بعد زایمان بروند. ورزش کنند و در سر کلاسهای درس همراه با مردان حاضر شوند. حکومت ملی دمکراتیک آذربایجان افتخار بزرگی برای زنان آذربایجان بود. اکنون بیش از شست سال از آن روزها می گذرد. جنبش جدید و حرکت ملی آذربایجان خود را با استاندرداهای حقوق بشری جهان همگام و هماهنگ نموده است و بی شک در حکومت آینده آذربایجان حقوق زنان بمراتب بیشتر از هر دوره تاریخی دیگری قابلیت محقق شدن را خواهد داشت.
نقش زنان آذربایجان در حرکت ملی آذربایجان امروزه کمتر از مردان آذربایجانی نیست. اینک در آذربایجان جنبش زنان در تعاملی جدی با حرکت ملی آذربایجان بوده و حتی می شود گفت در آن ادغام شده است. امروزه زنان روشنفکر آذربایجان و دانشجویان دختر حضور پررنگی در مبارزات ملی و ضد تبعیض نژادی-زبانی آذربایجان دارند.
خانم فاخته زمانی ریاست مهمترین سازمان مدافع حقوق بشر آذربایجان را برعهده دارد و با حضور در مجامع بین المللی از حقوق زندانیان سیاسی آذربایجان دفاع می کند. شهناز غلامی و زهره وفائی بعلت فعالیتهای ملی گرایانه اشان روانه زندانهای رژیم می گردند و شیرزنانی چون رقیه علیزاده (همسر عباس لسانی)، عطیه طاهری (همسر سعید متین پور)، مینا اصغرپور (همسر صالح کامرانی) و ... پا به پای همسران خود برای آزادی آذربایجان و رفع تبعیضات نژادی و زبانی مبارزه می کنند.
در چنین شرایطی است که می توان امیدوار بود حرکت ملی آذربایجان بعنوان حرکتی ملی، مدنی، دمکراتیک و سکولار و با پشت سر گذاشتن تجارب تاریخی مبارزات صد ساله اخیر با برسمیت شناختن حقوق برابر زن با مرد عملا توان و پتانسیل دمکراتیک و برابری طلبی خویش را به نمایش گذارد.
posted by